<!-- /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal {mso-style-parent:""; margin:0cm; margin-bottom:.0001pt; text-align:right; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman";} a:link, span.MsoHyperlink {color:blue; text-decoration:underline; text-underline:single;} a:visited, span.MsoHyperlinkFollowed {color:purple; text-decoration:underline; text-underline:single;} @page Section1 {size:612.0pt 792.0pt; margin:72.0pt 90.0pt 72.0pt 90.0pt;} div.Section1 {page:Section1;} -->
چگونه زیستن را از ثانیه ها بیاموز:
پرتلاش،مصمم برای رسیدن به آینده
پر از ندای ایمان،نه یارای ایستادنشان است
نه تنبلی کردن و کند رفتن
هم چنان سریع پرواز می کنند و هم چون پرنده ای سپید در مه گم می شوند
چگونه مردن را از زمستان بیاموز.
می میرد،سرد و بی حاصل
اما پرامید است دل
قطره های یخ زده ی باران را
قناعت می کند به شرشر جویبار در بهار
خواب سنگین را تحمل می کند برای بیداری در آینده
کوچ می کند اما هدف و امید رسیدن دارد،
یارای شکفتن دارد
وسلامی به طلوع دوباره ی بهاران در وجود خود...